آشنايي با نحوه نگارش خلاصه مقالات پژوهشي اصيل (Original Articles)

انتشار 19 بهمن 1396
مطالعه 11 دقیقه

پژوهش برتر: مقالات پژوهشي اصيل، مدارك علمي حاصل از پروژه هاي تحقيقاتي می باشند. اين تحقيقات ممكن است بر روي  انسان، حيوانات، سلول ها، ميكروب ها، مواد آزمايشگاهي و ... به عنوان سوژه تحقيق انجام گيرند.

آشنايي با نحوه نگارش خلاصه مقالات پژوهشي اصيل (Original Articles)

اجزاء اصلي ساختاري يك مقاله تحقيقاتي عبارتند از: مقدمه (Introduction)، مواد و روش ها (Materials & Methods)، يافته ها (Results) و بحث و نتيجه گيري (Discussion & Conclusion) كه اختصار IMRAD را براي اجزاء مقاله اصيل به كار ميبرند. ولي همانطور كه مي دانيد جهت ارائه مقالات اصيل در كنگره هاي پژوهشي معمولاً مي بايست خلاصه مقالات به دبيرخانه همايش ارسال گردد لذا در ادامه به بيان نكات كليدي در نگارش اجزاء مختلف خلاصه يك مقاله تحقيقاتي اصيل مي پردازيم:

1. عنوان:

  • مهمترين ويژگي عنوان مقاله اين است كه بيانگر مسئله اصلي تحقيق باشد يا به بيان ديگر "جامع" باشد."جامع" بودن يعني اينكه خواننده بايد بتواند با نگاه به عنوان مقاله دريابد كه نوع (اصيل، مروري، گزارش مورد و ...) و موضوع اصلي اين مقاله چيست و روي چه سوژ هایی (انسان، حيوان، سالمندان، كودكان، زنان، سلولها، ميكروب ها و...) كار انجام گرفته است.
  • ذكر زمان و مكان مطالعه در عنوان براي جامع بودن آن در دو صورت ضرورت پيدا مي كند:
  •  در صورتي كه مطالعه از نوع مقطعي باشد يا اينكه زمان و مكان مطالعه از اهميت ويژه اي برخوردار باشد و عدم ذكر آنها در عنوان ذهن خواننده را در مورد موضوع تحقيق روشن نسازد.
  • در برخي از كتب مقاله نويسي نوشته شده كه عنوان بايد پاسخگوي 4 تا “W” باشد. Who ، What ، Where (در صورت لزوم) و When (در صورت لزوم).
  • عنوان مقاله بايد "مانع" نيز باشد، به اين مفهوم است كه از ذكر كلماتي كه بار مفهومي ندارند در عنوان پرهيز گردد.
  • اگر بتوان كلمه اي را از عنوان حذف كرد و صدمه اي به جامع بودن آن وارد نشود ديگر عنوان مانع نمی باشد. يك عنوان قابل قبول معمولا بين 8 تا 15 حرف بيشتر طول ندارد و بايد تلاش شود كه با كمترين كلمات ممكن بيشترين جامعيت را منتقل كرد و از اطناب پرهيز كرد.
  • در عنوان نبايد از كلمات اختصاري ( مانند DM براي ديابت مليتوس) استفاده كرد مگر اينكه استفاده از شكل اختصاري آن مفهوم بسيار رايج تر از استفاده از كلمه كامل باشد. مانند DNA.
  • عنوان بايد به يك زبان نگارش گردد و بايد تا جايي كه امكان دارد از معادل هاي فارسي عبارات به جاي اصطلاحات انگليسي استفاده كرد.
  • اگر بتوان از روي عنوان نوع مطالعه (توصيفي، تحليلي، مداخله ای) را مشخص كرد يك مزيت براي عنوان به حساب مي آيد. به ويژه در مورد مطالعات كارآزمايي باليني كه معمولا نوع مطالعه در عنوان ذكر مي گردد.

2. نام نويسندگان:

شيوه صحيح نگارش نام نويسندگان به اين صورت است كه پس از نام و نام خانوادگي هر نويسنده تنها مقطع وي  (MD, PhD, MSc, BSc) ذكر مي گردد و بايد از نوشتن ساير عناوين، پيشوند ها و پسوندها (مانند: متخصص ، دانشيار، دكتر، فوق ليسانس ...) خودداري كرد و نام نويسندگان را بايد با ويرگول (Comma) از هم جدا كرد.

در رعايت ترتيب نام نويسندگان به نكات زير توجه داشته باشيد:

الف)  نويسنده مسئول (Corresponding Author)  مجري اول طرح تحقيقاتي يا كسي است كه مسئوليت اصلي پروژه و مقاله با اوست. در تحقيقات دانشجويي عمدتاً اساتيد راهنما نويسنده مسئول مي باشند.

ب) نويسنده اول كسي است كه نسخه اول مقاله را م ينگارد. در اكثر مواقع خود مجري اول طرح مقاله را مي نويسد، كه در اين صورت نويسنده مسئول و نويسنده اول يك نفر مي باشد. اما در برخي موارد يكي ديگر از محققين طرح مسئوليت نگارش مقاله را به عهده می گيرد كه در اين صورت بايد نام نگارنده مقاله اول و نام نويسنده مسئول دوم (در برخی موارد آخر) آورده شود. تفاوت در نويسنده نگارنده مقاله و نويسنده مسئول در تحقيقات دانشجويي بيشتر به چشم مي خورد و شايسته است كه در اين موارد اساتيد راهنما حافظ حقوق دانشجوي خود باشند.

ج)  در برخي از مقالات نويسنده آخر هم جايگاه دارد. گاهي نام نويسنده مسئول و گاهي هم نام محقق ارشد گروه تحقيقاتي كه در پروژه حاضر تنها نقش مشاوره داشته است آخر آورده مي شود.

3.  نام سازمان:

 نحوه و ترتيب صحيح نگارش سازمان هر نويسنده به صورت زير مي باشد و از نوشتن موارد اضافه تر از اين موارد بايد خودداري كرد:

  • نام دپارتمان يا مركز، نام بيمارستان يا مركز آموزشي درمانی (در صورت وجود)، نام دانشگاه يا پژوهشگاه يا سازمان مربوطه، نام شهر، نام كشور (در صورت ارسال مقاله براي كنگره يا نشريات بين المللی) به عنوان نمونه:
  • كميته تحقيقات دانشجويي، دانشگاه علوم پزشكي بابل، بابل
  • گروه بيماري هاي قلب و عروق، مركز آموزشي درماني آيت ا... روحاني، دانشگاه علوم پزشكي بابل، بابل

4. سابقه و هدف (يا مقدمه):

  • هدف از نگارش اين قسمت معرفي موضوع مطالعه، بسط و رفع ابهام از عنوان و بيان دليل انجام مطالعه مي باشد. به عبارت ديگر سابقه و هدف يا مقدمه تابلوي تبليغاتي هر مقاله است.
  • در اين بخش بايد به اين سه سوال پاسخ داده شود: «چه مي دانيم؟»، « چه نمي دانيم ؟»، « چرا داريم اين مطالعه را انجام می دهیم؟»
  • براي پاسخ به سه سوال فوق در قدم اول با ذكر يك يا دو جمله به تعريف موضوع اصلي مطالعه پرداخته و زمينه  اصلي انجام اين تحقيق را بيان كرد. در قدم دوم با بيان نقايص و محدوديت هاي مطالعات گذشته (Background)  و نيز سؤالات و ابهامات پاسخ داده نشده به ذكر نادانسته ها پرداخت؛ و در قدم آخر با ذكر آمارها و اعداد و ارقام ضمن بيان اهميت موضوع مورد مطالعه، ضرورت كار پژوهشي را نشان داده و با بيان دقيق هدف انجام اين مطالعه، به اين بخش از خلاصه مقاله پايان داده شود.
  • بايد توجه داشت كه در قسمت سابقه و هدف خلاصه مقاله مهمترين مطلبي كه بايد بيان گردد ضرورت و اهميت انجام اين مطالعه مي باشد و نبايد با توصيف بيش از حد مفاهيم اصلي و ذكر ندانسته ها سهميه مجاز براي تعداد كلمات را هدر داد. اشاره اجمالي به برخي آمار و ارقام مربوطه مي تواند در تبيين بهتر اهميت و ضرورت انجام مطالعه اثرگذار باشد.
  • مي توان با حدود 4 تا 6 جمله يك سابقه و هدف كامل براي خلاصه مقاله نوشت. متأسفانه بسياري از نويسندگان با اطناب بي دليل در اين قسمت سهميه مجاز خود براي تعداد كلمات را مصرف مي كنند و براي نگارش ساير قسمت ها با مشكل مواجه مي شوند.
  • اگر مطالعه چندين موضوع داشته باشد، در سابقه و هدف خلاصه تنها بايد به تبيين موضوع اصلي پرداخت و از ذكر مفاهيم مربوط به ساير موضوعات بايد اجتناب كرد. به عنوان مثال اگر قصد داريم خلاصه مقاله اي با عنوان "بررسي اثر مصرف تاموكسيفن در مقايسه با مستكتومي در درمان ژنيكوماستي" بنويسيم؛ موضوع اصلي اين مقاله "ژنيكوماستي" مي باشد كه در قسمت سابقه و هدف بايد در مورد دانسته ها، ندانسته ها و ضرورتهاي آن مطلب بيان گردد و ساير موضوعات (تاموكسيفن، مستكتومي و...) را تنها بايد در بيان ضرورت انجام مطالعه به ژنيكوماستي ارتباط داد.
  • از ذكر نتايج تحقيق و مقايسه و تحليل نتايج با مطالعات ديگران در قسمت سابقه و هدف بايد خودداري كرد.
  • جمله آخر قسمت سابقه و هدف بايد هدف اصلي انجام مطالعه را بيان كند و از اهميت ويژه اي برخوردار است. زيرا نشان مي دهد كه براي دس ت يابي به اين هدف اين طراحي مطالعه مناسب بوده است يا نه.

5. مواد و روشها:

  • نوع مطالعه (مقطعي، مورد-شاهدي، هم گروهي، مداخله اي، تحقيقات آزمايشگاهي، كارآزمايي باليني و ...) بايد در اولين جمله ذكر گردد.
  • ويژگي هاي اصلي جامعه مورد مطالعه، معيار هاي ورود به مطالعه، معيارهاي خروج از مطالعه در قدم بعدي بايد ذكر گردد. در مورد مطالعات آزمايشگاهي (Lab Research) به جاي ويژگي های جامعه بايد به نام رده سلول يا ميكروب، مواد، محيط كشت، وسايل، دستگاهها و تكنيك هاي مورد استفاده اشاره گردد. در مورد مطالعات انجام گرفته بروي حيوانات (Research Animal) بايد به رده حيوان مورد استفاده اشاره گردد.
  • در صورت ضرورت به زمان و مكان انجام مطالعه بايد در اين قسمت اشاره گردد. در تمامي مطالعاتي كه سوژه مورد مطالعه انسان ها مي باشند ذكر زمان و مكان انجام مطالعه ضرورت دارد.
  • اندازه حجم نمونه و روش نمونه گيري (تصادفي: ساده، سيستماتيك، طبق هاي، خوش هاي، چند مرحل هاي يا غير تصادفي: آسان، گلوله برفي، هدفدار، متوالي و ...) بايد در قسمت مواد و روشهاي خلاصه مقاله ذكر گردد.  نيازي به ذكر نحوه محاسبه حجم نمونه نيست.
  • متغيرهاي مورد سنجش و ابزارها و وسايل (پرسشنامه، چك ليست، مصاحبه، نمونه خون، ترازو، شرح حال و معاينه فيزيكي، پرونده و ...) مورد استفاده جهت سنجش متغيرها بايد ذكر گردد. اگر ابزار مورد استفاده پرسشنامه خود ساخته است، بايد به نحوه محاسبه روايي و پايايي آن اشاره گردد.
  • در مطالعات تحليلي و مداخله اي بايد به نحوه گمارش افراد به گروه هاي مورد (يا مداخله) و شاهد و ويژگي هاي اصلي هر گروه اشاره گردد.
  • در مطالعات مداخله اي و هم گروهي(Follow up)  بايد به زمان پيگيري افراد اشاره گردد.
  •  در مطالعات مداخله اي بايد به مداخله انجام گرفته به طور شفاف، واضح و كامل اشاره گردد. تبيين تفاوت هاي بين گروه مداخله و شاهد و نحوه گمارش (Allocation) افراد به گروههاي مداخله و شاهد در مطالعات مداخله اي، به ويژه مطالعات كارآزمايي باليني از اهميت ويژه اي برخوردار است.
  • در مطالعات تحليلي و مداخله ای در صورتي كه از راهكارهاي برطرف كننده يا تعديل كننده متغير هاي مخدوشگر بين گروههاي مورد (يا مداخله) و شاهد، مانند همسان سازي (Matching) آناليزهاي چند متغيره (مانند: ANCOVA, MANOVA, Linear Regression, Logistic Regression و ...) و ... استفاده شده است باید بیان گردد. ذكر اين مطالب اثر بسيار خوبي روي كيفيت مطالعه دارد.
  • در مطالعات كارآزمايي باليني ذكر كورسازي (Blinding) و کد ثبت كارآزمايي (Trial Registry Code) در صورت وجود مي تواند نشان دهنده كيفيت بالاي مطالعه باشد.
  • آخرين مطلبي كه در قسمت مواد و رو شهاي خلاصه مقاله بايد ذكر گردد، آزمون هاي آماري مورد استفاده مي باشد. ذكر نام نرم افزار مورد استفاده به هيچ وجه كافي نيست. در مورد مطالعات توصيفي بايد به شاخص هاي مركزي و پراكندگي و ساير آماره هاي توصيفي محاسبه شده اشاره گردد. در مطالعاتي كه تحليل صورت گرفته است بايد نام آزمون مورد استفاده به درستي و به طور كامل اشاره گردد.

6. يافته ها:

  • مهمترين اصلي كه در نگارش قسمت يافته ها بايد رعايت كرد اين است كه يافته ها هم راستا با اهداف مطالعه و قابل توجيه با روش كار اتخاذ شده باشد.
  • در قسمت سابقه و هدف براي مطالعه هدفي بيان شده كه قسمت نتايج بايد پاسخگوي اين هدف باشد. اگر يافته ها هيچ ارتباطي با هدف نداشته باشد فاقد ارزش و اعتبار است.
  • براي تمامي متغير هاي ذكر شده در قسمت مواد و روش ها بايد اعداد و ارقام مناسب در قسمت يافت هها ذكر گردد.
  • بايد توجه داشت كه قسمت يافته ها تماماً با اعداد و ارقام سر و كار دارد و ذكر واژ هايي مانند: بيشتر، كمتر، يكسان و... در اين قسمت جايگاهي ندارد.
  • براي گزارش متغيرهاي كيفي از فراواني و درصد فراواني، و براي گزارش متغيرهاي كمي از يك شاخص مركزي در كنار يك شاخص پراكندگي (معمولا ميانگين ± انحراف معيار) استفاده می گردد. گزارش خطاي معيار و فاصله اطمينان 95%  بر ارزش و اعتبار اعداد ذكر شده مي افزايد.
  • اولين جزئي كه بايد در قسمت يافته ها به آن اشاره گردد اطلاعات زمينه اي يا ويژگي هاي پايه اي (Characteristics Baseline) جامعه مورد مطالعه است. منظور از اطلاعات زمينه اي ذكر متغير هاي پايه اي و اكثراً دموگرافيك جامعه مورد مطالعه است كه جزء متغيرهاي مستقل يا وابسته و مبناي اصلي مقايسه و تحليل نمي باشند. مانند:  توزيع سني و فراواني جنسي.
  • در مورد مطالعات آزمايشگاهي و تحقيقات انجام گرفته بر روي حيوانات ذكر اطلاعات زمينه اي در اكثر موارد بي مفهوم است و ضرورتي ندارد. در مورد تحقيقات انجام گرفته بر روي حيوانات به توزيع وزني حيوانات مورد آزمايش به عنوان يك مثال از اطلاعات زمينه اي مي توان اكتفا كرد.
  • ترتيب صحيح ذكر يافته هاي اصلي مطالعه به اين صورت است: ابتدا شاخص هاي توصيفي (متغير هاي كيفي به صورت فراواني و درصد فراواني، متغي رهاي كمي به صورت يك شاخص مركزي در كنار يك شاخص پراكندگي) سپس شاخص هاي تحلیلی معنی دار (P‐value) سپس شاخص هاي شدت ارتباط بر حسب نوع مطالعه  (  ,Odds Relative Risk, Ratioضريب همبستگي و( … و در نهايت نتايج آناليزهاي چند متغيره و آزمونهاي آماری پيشرفته.
  • مقدار P‐value  بايد به طور دقيق ذكر گردد و از به كار بردن عباراتي مانند  ،P>0.05 ،P<0.05  ، P‐value معني دار نبود بايد خودداري كرد.
  • در صورتي كه P‐value در متغير يا متغير هاي اصلي مورد تحليل معني دار نباشد ذكر توان (Power) مطالعه ضرورت پيدا مي كند تا مشخص شود كه اختلاف معني دار مشاهده نشده ناشي از حجم كم نمونه است يا نه.
  • هر گونه تفسير اطلاعات، مقايسه يافته ها با يافته هاي مطالعات ديگر، بيان محدوديت ها، خطاها و مزيتهاي مطالعه حاضر در قسمت يافته ها ممنوع است.
  • آوردن جدول و نمودار در قسمت يافته هاي خلاصه مقاله ممنوع است.

7. نتیجه گیری

  • در ساختار خلاصه مقاله قسمتي تحت عنوان بحث براي مقايسه نتايج با مطالعات ديگران و تحليل علل نتايج مشاهده شده، محدوديت ها و مزيت ها وجود ندارد و فقط به نتيجه گيري نهايي بايد اكتفا كرد.
  • در قسمت نتيجه گيري نويسنده بايد در چند جمله و به طور مختصر تفسير نهايي حاصل از بررسي يافته هاي مطالعه خود را بيان كند.
  • بر خلاف قسمت يافته ها، قسمت نتيجه گيري به هيچ عنوان با اعداد و ارقام سر و كار ندارد و بايد با بيان قيد ها و صفات نتيجه گيري نهايي را بيان كرد. به عنوان مثال: "نتايج اين مطالعه نشان داد كه استفاده از تاموكسيفن تاثير بهتر و با عوارض كمتري در مقايسه با مستكتومي در درمان ژنيكوماستي دارد."
  • نتيجه گيري نهايي بايد هدف اصلي تحقيق را بيان كند. به عبارت ديگر به سؤال اصلي تحقيق كه در قسمت سابقه و هدف بيان شده بود بايد در اينجا پاسخ نهايي بر اساس يافته هاي مطالعه داده شود.
  • نتيجه گيري نهايي بايد با يافته هاي مطالعه منطبق باشد. به اين معني كه نبايد تفسيري را ذكر كرد كه براي آن هيچ گونه يافته اي ذكر نشده است.
  • از آنجايي كه در همايش ها معمولا تعداد سهميه كلمات بيشتري براي نگارش خلاصه مقاله نسبت به نشريات قرار مي دهند؛ در قسمت نتيجه گيري خلاصه مقالات ارسالي به همايش ها مي توان كمي به تفصيل نتيجه اصلي و بيان اهميت آن و تفسير كلي يافته ها با يافته هاي مطالعات ديگر پرداخت. همچنين تعميم نتايج به گروه ها و جمعيت هاي مشابه در صورتي كه به درستي و به دور از اغراق انجام گرفته باشد بر كيفيت مقاله مي افزايد.

8. واژه هاي كليدي:

  • واژه هاي كليدي هر مقاله، كلمات مهم و محوري آن پژوهش هستند كه نويسنده مقاله از عنوان و نيز محتواي اصلي مقاله برداشت كرده و به كمك آن موضوع مقاله را بيان مي كند.
  • فلسفه وجودي واژه هاي كليدي دستيابي آسان به مقاله از بانكهاي اطلاعاتي مي باشد. به همين منظور واژه هاي كليدي بايد از سر عنوان هاي موضوعي پزشكي (MeSH=Medical Subject Headings) انتخاب گردند.
  • تعداد مجاز و قابل قبول براي واژه هاي كليدي 3 تا 10 عدد مي باشد.
  • كلمات كليدي همه به يك زبان بايد نگارش گردد. اگر زبان مقاله فارسي است براي اصطلاحات يا بايد معادل فارسي آنها را نوشت (مانند سميت تيروئيدي به جاي Thyrotoxicosis ) يا همان اصطلاح را به رسم الخط فارسی نوشت (مانند: تيروتوكسيكوز، ديابت مليتوس و ...)
  • نگارش اختصارات (مانند: MS) به عنوان واژه كليدي ممنوع است و بايد نام كامل اصطلاح (Multiple Sclerosis) را نوشت. حتي واژه هايي مانند DNA كه شكل اختصاري آن ها بسيار رايج تر است، بايد به صورت كامل (Deoxyribo Nucleic Acid)  در قسمت واژه هاي كليدي نگارش گردد.
لطفا امتیاز خود را ثبت کنید
1 5
  ارسال به دوستان:

پرسش و دیدگاه شما
پرسش و دیدگاه شما
اختیاری
اختیاری (نمایش داده نخواهد شد)
ضروری

خدمات موسسه پژوهش برتر