پژوهش برتر: تحقیقات میدانی ارتباط مستقیم و رویارویی محقق با پدیده های مورد مطالعه است در حالی که در تحقیقات توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است و میخواهد بداند پدیده، متغیر، شیء یا مطلب چگونه است.
منظور از تحقیقات میدانی، تحقیقاتی است که موضوع مورد مطالعه در اختیار محقق قرار داشته باشد. اطلاق اصطلاح میدانی به مفهوم ارتباط مستقیم و رویارویی محقق با پدیده های مورد مطالعه است. تحقیق میدانی اساساً برای مطالعه موضوع هایی مناسب است که نگرش ها و رفتارها از طریق آن به بهترین نحو در درون محیط های طبیعی آنها شناخته می شوند. تحقیق میدانی به خصوص برای مطالعه فرآیندهای اجتماعی که در طول زمان کامل می شوند مناسب است. برای یک محقق میدانی، معمولاً فرمول بندی قضایای نظری، مشاهده رویدادهای تجربی و ارزیابی نظری همگی جزء یک فرایند در حال پیشرفت به شمار می روند. اگر چه ممکن است فرمولهای نظری قیاسی جلوتر از مشاهدات واقعی قرار گیرند، معمولاً یک نظریه را کمتر می آزمایند و مبنا را بر آن می گذارند. به بیان دقیقتر تا نظریه ها یا شناخت های تعمیم یافته را در جریان مشاهدات به وجود می آورند.
روش ها و اصول کلی ناظر بر گزارش فعالیت پژوهشی شاخه های علوم، تقریبا به طور خاصی به کار می روند که همگی متکی بر روش علمی است. انجمن روان شناسان(APA) به منظور تسهیل در امر انتقال روش نتایج پژوهش، الگوی استاندارد شده ای را در اختیار مولفان قرار داده تا در موقع تهیه گزارش پژوهشی خود، آن اصول را به کار گیرند و تقریبا همه مجله های معتبر علوم انسانی درتهیه و تنظیم نوشته های پژوهش خود از آنها پیروی می کنند که در زیر به اختصار به این مراحل اشاره می گردد.
هر مقاله علمی با یک مقدمه شروع می شود و آن، خلاصه ای از فصل اول و دوم پایان نامه ها و رساله هاست که به طور مختصر به بیان کلیات تحقیق و بررسی مختصری از پیشینه آن می پردازد، بنابراین در مقدمه مقاله مسئله تحقیق و ضرورت انجام آن و اهداف آن از نظر بنیادب و کاربردی به صورت مختصر بیان می گردد و سپس به بررسی سوابق پژوهشی که به طور مستقیم به موضوع تحقیق مرتبط است، پرداخته می شود. مقدمه باید یک منطق اساسی رار در تحقیق بیان کند و به خواننده نشان دهد که چرا این تحقیق ادامه منطقی گزارش های پیشین است. دراین بخش پس از نتیجه گیری از پژوهش های بررسی شده، محقق باید پرسش های پژوهش خود را به صورت استفهامی بیان کرده و به تعریف متغیرهای تحقیق به صورت عملیاتی بپردزد.
هدف اساسی از بیان روش آن است که به گونه ای دقیق، چگونگی انجام پژوهش، گزارش گردد تا خواننده بتواند آن را تکرار نماید و همچنین درباره اعتبار نتایج داوی کند، بنابراین مولف باید همه مراحل اجرا، از جمله آزمودنی ها، ابزارهای پژوهش، طرح پژوهش، روش اجرا و روش تحلیل داده ها راببان کند.
در این بخش، توصیف کلامی مختصر و مفیدی از آنچه به دست آمده است، ارائه می شود. این توصیف کلامی با اطلاعات آماری مورد استفاده، کامل می شود و بهترین روش آن است که داده ها از طریق شکل و نموردار یا جدول، نمایش داده شوند. ساختار بخش نتایج، معمولا مبتنی بر ترتیب منطقی پرسش ها یا فرضیه ها و نیز وابسته به تایید شده بودن یا نشده بودن فرضیه هاست. ترتیب بیان نتایج نیز یا برحسب ترتیب تنظیم سوال ها یا فرضیه های آنها است، یا برحسب اهمیت آنها. روش متداول بیان نتایج، آن است که ابتدا مهم ترین و جالب ترین یافته ها و سپسی به ترتیب، یافته های کم اهمیت تر ارائه می شود.
در تحقیقات توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است و میخواهد بداند پدیده، متغیر، شیء یا مطلب چگونه است. به عبارت دیگر، این تحقیق وضع موجود را بررسی میکند و به توصیف منظم و نظامدار وضعیت فعلی آن میپردازد و ویژگیها و صفات آن را مطالعه و در صورت لزوم ارتباط بین متغیرها را بررسی مینماید.
تحقیقات توصیفی هم جنبۀ کاربردی دارد و هم جنبۀ بنیادی؛ در بُعد کاربردی از نتایج این تحقیقات در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری ها و همچنین برنامه ریزی ها استفاده میشود. تصمیم گیری و سیاست گذاری در قلمرو کار مدیریتها قرار دارد و کار مدیران جامعه، اعمّ از مدیران عالی سیاسی یا مدیران ردههای پایین، چه در بخش دولتی و عمومی و چه در بخش خصوصی و شرکتها، تصمیمگیری است. دانستن وضعیت حیطۀ مدیریت و تحول متغیرها برای تصمیمگیری امری ضروری است و بدون آگاهی از وضع جامعه، گرایشها، ویژگیها، کیفیت متغیرها و نیز عوامل مؤثر در حیطۀ مدیریت نمیتوان تصمیم گیری و سیاست گذاری نمود. برای آگاهی از این امور تحقیقات توصیفی ضرورت دارد.
اصول به کار گرفته شده در پژوهش های توصیفی با توجه به روش های به کار گرفته شده، با اصول پژوهش های میدانی، مقداری متفاوت است. هرچند این اصول ممکن است با توجه به موضوع های مختلف تحقیقی و رشته های مختلف، تغییر نماید، ساختار کلی ای که تقریبا همه پژوهش های توصیفی باید در قالب آن در آیند، به شرح زیر است.
مقدمه یک مقاله تحقیق کتابخانه ای همانند تحقیقات میدانی، کلیاتی است که محقق باید قبل از شروع بحث، آن را برای خواننده روشن نماید، مانند تعریف و بیان مسئله تحقیق، تبیین ضرورت انجام آن و اهدافی که این تحقیق به دنبال دارد. همچنین محقق باید خلاصه ای از سابقه بحث را- که به طور مستقیم با موضوع مرتبط است، بیان کند و در نهایت توضیح دهد که این مقاله به دنبال کشف یا به دست آوردن چه مسئله ای است. به عبارتی، سوالات یا مجهولات مورد نظر را در مقاله بیان کند
در این بخش، مولف وارد اصل مسئله می شود. در اینجا باید با توجه به موضوعی که مقاله در پی تحقیق آن است، عناوین فرعی تر از هم متمایز گردند. محقق در تبیین این قسمت از بحث، باید اصول مهم قواعد محتوایی مقاله را مورد توجه قرار دهد و سعی کند آنها را مراعات نماید، اصولی مانند: منطقی و مستدل بودن، منظم و منسجم بودن، تناسب بحث با عنوان اصلی، ارتباط منطقی بین عناوین فرعی تر در مسئله، خلاقیت و نوآوری در محتوا، اجتناب از کلی گویی، مستند بودن بحث به نظریه های علمی و دینی، جلوگیری از حاشیه روی افراطی که به انحراف بحث از مسیر اصلی می انجامد و موجب خستگی خواننده می شود و همچنین پرهیز از خلاصه گویی و موجز گویی تفریطی که به ابهام در فهم می انجامد، رعایت امانت حقوق مولفان، اجتناب از استناد دادن به صورت افراطی، توجه داشتن به ابعاد مختلف مسئله و امثال اینها.
در این قسمت محقق باید به نتیجه معقول، منطقی و مستدل برسد. نداشتن تعصب و سوگیری غیر منصفانه در نتیجه گیری،، ارتباط دادن نتایج با مباحث مطرح شده در پیشینه، ارائه راهبردها و پیشنهادهایی برای تحقیقات آینده، مشخص کردن نقش نتایج در پیشبرد علوم بنیادی و کاربردی و امثال آن، از جمله مواردی است که محقق باید به آنها توجه داشته باشد.
اعتبار یک گزارش پژوهشی علاوه بر صحت و دقت داده ها و استدلال حاصل از آنها، به منابع و مراجعی است که از اطلاعات آنها در پژوهش استفاده شده است. ارجاعات از موارد مهم ساختار یک مقاله علمی است. به وسیله آن، چگونگی استفاده از اندیشه های دیگران را به خواننده معرفی می نماید. در این قیمت به دو بحث مهم ارجاعات اشاره می شود که یکی شیوه ارجاع دادن در متن است و دیگری شیوه ذکر منابع در پایان مقاله است.
نخستین چیزی که درباره استناد دادن در متن باید مشخص شود، این است که، چه چیز باید مستند شود؟ مک برنی(23) موارد استناد آوردن را به شرح زیر بیان داشته است:
بنابراین اطلاعاتی که برای خوانندگان، اطلاعات عمومی به حساب می آیند، لازم نیست مستند شوند. زمانی نویسنده می تواند به آثار خود ارجاع دهد که این ارجاع برای مطالعه بیشتر باشد و نقل از خود، معنا ندارد. همچنین در استناد کردن، حتی الامکان باید به منبع مستقیم یا ترجمه آن استناد کرد. تنها زمانی می توان از نقل قول مستقیم استفاده کرد که دسترسی به نقل قول مستقیم وجود نداشته باشد.